در انتظار ذوالبر | ||
|
چشمم به انتظار تو تر شد نيامدي اشكم شبيه خون جگر شد نيامدي
گفتم غروب جمعه تو از راه مي رسي عمرم در اين قرار به سر شد نيامدي
تا خواستم به جاده ي وصل تو رو كنم غفلت مرا رفيق سفر شد نيامدي
در مسجديم وطاعت اين ماه شغل ماست بي قبله هر نماز به سر شد نيامدي
اين نفس بد مرام مرا خوار و زار كرد روز و شبم به لغو سپر شد نيامدي
رسوايي گداي تو از حد گذشته است عمرم به هر گناه هدر شد نيامدي
از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدي ديدي دلم به راه دگر شد نيامدي
خسران زده كسي است كه از يار غافل است بي تو دعا بدون اثر شد نيامدي
از ما كه منفعت نرسيده براي تو هر چه ز ما رسيده ضرر شد نيامدي
گفتيم لا اقل سر افطار مي رسي ديده به راه ماند و سحر شد نيامدي احسان محسني فر منیع: http://maktab-zakerin.blogfa.com موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ پنج شنبه 3 مرداد 1392
] [ 11:5 ] [ یاران ذوالبر ] امام زمان موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392
] [ 21:55 ] [ یاران ذوالبر ] يا رب که کارها همه گردد به کام ما نور حضور خويش فروزد امام ما موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ شنبه 31 فروردين 1392
] [ 11:1 ] [ یاران ذوالبر ]
عصر یک جمعه ی دل گیر، دلم گفت بنویسم که چرا عشق به انسان نرسید است؟ چرا آب به گلدان نرسیده است؟ چرا لحظه ی باران نرسیده است؟ و هر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است، به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است. بگو حافظ دل خسته ز شیراز بیاید. بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است؟ چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟ دل عشق ترک خورد، گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه به انبوه فقط برد، فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ، خداوند گواه است، دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است. ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی... عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بی دل آشفته شود حس. تو کجایی گل نرگس؟ به خدا آه نفس های غریب تو که آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل عالم و آدم. مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم! که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت؟ نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت؟ به فدای نخ آن شال سیاهت. به فدای رخت ای ماه! بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و این بزم توئی. آجرکالله! عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت. دل من بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت زیر رکابت ببری تا بشوم کرب و بلایی؟ بهخدا در هوس دیدن شش گوشه دلم تاب ندارد ، نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من روزن مهتاب ندارد. همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچاره ی دلداده ی دلسوخته ارباب ندارد... توکجایی؟ تو کجایی؟ شده ام باز هوایی، شده ام باز هوایی موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ جمعه 3 آذر 1391
] [ 12:51 ] [ یاران ذوالبر ] روزی هزار بار که شکر خدا کنیم http://tishehayeashk.parsiblog.com موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ چهار شنبه 1 آذر 1391
] [ 11:23 ] [ یاران ذوالبر ] گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن گفتم به نام نامیت هر دم بنازم گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم گفتم که دیدار تو باشد آرزویم گفتا که در کوی عمل کن جستجویم گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن گفتم ز حق دارم تمنای سکینه گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه گفتم رخت را از من واله مگردان گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان گفتم به جان مادرت من را دعا کن گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن گفتا به آب دیده دل را شستشو کن گفتم دلم از بند غم آزاد گردان گفتا که دل با یاد حق آباد گردان گفتم که شام تا دلها را سحر کن گفتا دعا همواره با اشک بصر کن گفتم که از هجران رویت بی قرارم گفتا که روز وصل را در انتظارم اللهم عجل الولیک الفرج منبع:http://www.saaer.org موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، [ سه شنبه 23 آبان 1391
] [ 11:11 ] [ یاران ذوالبر ] دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو منبع:http://www.tebyan.net موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، برچسبها: شعر انتظار, [ یک شنبه 7 اسفند 1390
] [ 13:42 ] [ یاران ذوالبر ] شعر محراب جمکران سرودۀ مقام معظم رهبری ::: محراب جمكران :::
دلم قرار ندارد از فغان ، بی تو سپندوار ز کف داده ام عنان ، بی تو ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ ز جام عیش لبی تر نکرد جان ، بی تو چون آسمان مه آلوده ام ز تنگدلی پر است سينه ام از اندوه گران ، بي تو نسيم صبح نمي آورد ترانۀ شوق سر بهار ندارند بلبلان ، بي تو
منبع:http://leader-khamenei.com موضوعات مرتبط: اشعار در وصف حضرت بقیه الله (عج)، ، برچسبها: شعر محراب جمکران سرودۀ مقام معظم رهبری, [ پنج شنبه 20 بهمن 1390
] [ 14:0 ] [ یاران ذوالبر ] |
|
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview'); |